تقریبا مهم ترین مسئله ای که من رو به تردید انداخت جریان تحصیل خارج از کشور بود و بعدش محل ست؛ بشدت ناراحت شدم وقتی گفت بنظرش بخاطر این موضوع هیجان زده شدم و تمایل پیدا کردم!!
کاش تلفن روی آیفون نبود
+ خیلی عصبانی هستم از خودم! من نباید درباره افراد حرف بزنم و صد بار به خودم گوشزد کردم اینو چه برسه درباره خواستگارام
خیلی پشیمونم عادت بسیار زشتیه مسخره کردن تیپ یا کلام کسی برای خندیدن. حتا گفتن این موضوع درست نبود و من با وقاحت به این طرز تاسف آور بازگو کردم! اونم تو چنین موردی که بنظرم جدی بود
چرا عبرت نمیگیرم؟ حدود ۲سال پیش چنین کاری کردم و سرزنش شدم و به اشتباهم پی بردمتکرار اشتباهات شده عادت هر روزه م انگار.
+ هنوز نفهمیدم بهم یه دستی زد یا واقعا تماسی بینشون صورت گرفته بود! چرا به اون؟ یقینا سرکارم گذاشته.
+ چه تصمیم سختیه. کمک دیگران انگار بیشتر گمراه کنندس و هرکدوم یه باب جدیدی تو ذهن آدم باز میکنن. الان به احتمالاتی دارم فکر میکنم که خیلی عجیب غریبن!
+نمیدونم چرا انگار جرات کار کردن ندارم. طبیعتا الان باید دنبال کار میگشتم نه اینکه بشینم خونه
+فرق حضور آدمای بزرگ تو زندگی آدم با نبودنشون تو اینه که هرررربار که اشتباه میکنی و میرسی ته خط حس میکنی خط بعد رو برای موفقیتت آماده کردن! خیلی وقته که بعد از اشتباهات پشت سرهمم نا امید نمیشم. همش منتظرم به اون جایی که میخوام برسم.هربار دوباره قدم اول رو برمیدارم
حتا اگ نتونم موفق بشم از اینکه با من هستین دلم گرمه!
تو زندگیم بمونیدبرای همیشه
+ این روزا دلم میخواد کل روز بخوابم. و البته واقعا هم قسمت زیادی از روز رو میخوابم. قصه از اونجا شروع شد ک شبا زود خوابیدم و صبحا همچنان دیر بیدار شدم!
درباره این سایت