پرم از افکار منفی و مضخرف

فیلمی ک میبینم هم بی تاثیر نیست

همه پوچی دنیارو جلوی چشمم چند برابر کرده

و اون بعد خفته وجودمو فعال

جدا از همه چیز حالم خوب نیست

حس میکنم به یه روانشناس نیاز دارم

اسم این حالاتمو چیزی جز افسردگی نمیتونم بذارم

زندگی من ماه هاست که راکد مونده

نزدیک یک سال میشه ک امید خاصی تو زندگیم جوونه نزده!

شبیه مردن میمونه. این ک حتا انتظار داشتن عشق رو نمیکشم و چیزی ب این اسم تو آیندم تصور نمیکنم!

انگاری ک همه احساسات و رویاهای دخترونم بعد اون خیال پردازی های پوچ مرده باشه

خوشبینانه ترین حالتی ک تصور میکنم اینه ک یه روز ازدواج کنم

و ی زندگی معمولی داشته باشم

میفهمی؟

معمولی!!

بعد تاریک وجودم منو میکشه ک با ی نفر صحبت کنم ک سالهاست باهاش قطع رابطه کردم! فقط چون باعث بیدار شدن اون حس خفگی درونم میشد

شایدم لبریز شدم.همین!

شاید نیاز دارم یه بار دیگه گریه کنم

دفعه قبلی حالم خیلی خوب شد

الان حدود دو سال میگذره ن؟

+ حس میکنم دیوارای اتاق دارن ب سمت من حرکت میکنن

حس خفگی دارم

بیشتر از ده ساعته که بغض تو گلومه و جرات ندارم آزادش کنم

انگار کسی چنگ زده ب گلوم

+ گاهی ادم افکار عجیب غریبی ب سرش میزنه

یه بار یه جا دربارش خوندم ک این افکار ک نشانه های جنونه طبیعیه ولی از یه حدی نباید بیشتر بشه.

من زیاد ازین فکرا میکنم.

شاید دیوونم ولی فکر کردن به این افکار برام لذت بخشه:)

+ وجود کاراکتر های دندونپزشک تو فیلما برام آزار دهندس. یه بار باید بنویسم دربارش. خداروشکر کردم وقتی شخصیت دندونپزشک توی فیلم مرد! گرچه اولین بار بود میدیدم بازیگر توربین میبره دهن مریض.باز این ی جور پیشرفته

+ تاحالا با کسی ک خودکشی کرده باشه زندگی کردین؟

خیلی واسم عجیبه.چی میشه ک جراتش رو پیدا میکنن؟!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

. Jeremy رسانه writtes تور های آنکارا حفاظ ویلا موج طبیعت یکه سازان مژه های خود را تقویت کنیم