یه حس بد تمام وجودمو گرفته

مث ی بختک روی قفسه سینه م

چرا مهدی مثل یه کوه آتش فشان یهو منفجر شد امشب؟

چرا انقدر تو دلش از خانواده من کینه س

چرا انقدر دیر و سخت فراموش میکنه؟

الان طرف منه اگر یه روز نظر من مخالفش باشه چی؟ اون موقع از منم کینه میگیره؟

چرا وقتی عصبانی بود هیچکدوم از حرفای من حالشو عوض نکرد؟

چرا جملات محبت آمیزمو ندیده گرفت؟

چرا براش مهم نبود که بهش گفتم منو چجوری صدا کنه؟

چرا برداشتن اینهمه مرز براش مهم نبود؟

دارم اشتباه میکنم؟

انتخابم اشتباهه؟

خدایا! کمکم کن


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زبان قرآن چه دلرباست انجمن علمی معلمان شیمی اردل Jacki نمایندگی فروش خدمات تعمیر قیمت کولر گازی اسپلیت در شیراز - عظیمی Black MHN همه چیز هست پایاتل دزد است خرید نکنید Kworld گیت های کنترل تردد مدرن